سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرشته

صفحه خانگی پارسی یار درباره

ای کاش

    نظر
ای کاش معلم جبر بودم تا توان عشق رو می نوشتم ...

ای کاش معلم هندسه بودم تا قضیه دوست داشتن رو ثابت میکردم ...

ای کاش معلم ادبیات بودم تا اسمم را در اسمت صرف میکردم ...

ای کاش معلم شیمی بودم تا اسمم را با اسمت می امیختم و از آن عنصر عشق میگرفتم ...

و ای کاش معلم زبان بودم و فریاد میزدم I LOVE YOU

چه بنویسم؟

    نظر

برایت چه بنویسم

از مهری که در رودخانه ی قلبم جارسیت

یا از طوفان سهمگینی که در قلبم غوغایی به پا کرده

یا از اوراقی که سطر به سطر نام تو و عشق تورا در خود جای داده

ای مهربانترین دفترم صد برگ دارد

و من هر صفحه را با نام تو و یاد تو پر کرده ام

و سر انجام به زیباترین نکته ی هستی رسیده ام:


دلگیر

    نظر
نمیدانم زندگی چیست؟؟ اگر زندگی شکستن سکوت است سالهاست که من سکوت را شکسته ام? اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست که من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشکانم به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم

یار

    نظر
قطره قطره اشک هایم را نثار دلتنگی ام برای تو می کنم

کاش می دانستی که دوریت چه عذابی ست

انگار مرگ تدریجی من در راه است

دلم برایت تنگ است

خیلی تنگ

دوستت دارم و نمی دانم با این عشق به کجاها خواهم رفت

ولی یک جیز را خوب می دانم

نمی توانم فراموشت کنم

حتی اگر تمام دنیا دست به دست هم بدهد تا من وتو از هم دور باشیم

باز دلم فقط مال توست و روحم همیشه یاد تو

کاش می دانستی هر شب تا به اندازه ی تمام ستاره های آسمان اشک نریزم خواب به چشمانم نمی آید

می دانم ای یار من ای بهنرین

هیچ گاه کسی را به اندازه ی تو دوست نخواهم داشت

یار من با من باش

به تو سوگند می خورم که تک ستاره ی آسمان دلم هستی و خواهی ماند


دفتر خاطره

    نظر

دفتر خاطراتمو هر شب ورق میزنم
اسم تو تو هر صفحشه میخونمو میشکنم
خالکوبی کردم اسمتو روی تموم بدنم
تا باورت شه اونی که هر لحظه یادته منم

هرکی میپرسه حالمو میگم همه چیز عالیه
هیشکی نمیدونه چقدر جای تو اینجا خالیه

حالا میفهمم خالی یعنی جه حس و حالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی

خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی

فکر میکنم نبودنت عادی میشه فردا برام
فردا میاد باز میبینم هیچی به جز تو نمیخوام
باهیشکی حرف نمیزنم هیچ جوکی خنده دار نیست
بعد هر زمستونی معلومه که بهار نیست

هرکی میپرسه حالمو میگم همه چیز عالیه
هیشکی نمیدونه چقدر جای تو اینجا خالیه

حالا میفهمم خالی یعنی جه حس و حالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی

دفتر خاطراتمو هر شب ورق میزنم
اسم تو تو هر صفحشه میخونمو میشکنم



به تو

    نظر
تقدیم به انان که عشق را جز در ذات یگانه هستی حق نمی یابند

سلام عزیز مهربون اجازه هست بشم فدات...؟

اجازه هست تو شعر من اثر بذاره خندهات...؟

شب که میاد یواش یواش با چشمک ستاره هاش

اجازه هست از آسمون ستاره کش برم برات..؟

اجازه هست بیای پیشم یه کم بگم دوست دارم؟

تو هم بگی دوسم داری بارون بشم دل ببارم

بریم تو باغ اطلسی بی رنج و درد بی کسی

بهت بگم اجازه هست گل روی موهات بذارم

اجازه هست خیال کنم تا آخرش مال منی..؟

خیال کنم دل منو با رفتنت نمی شکنی

اجازه هست خیال کنم بازم میای می بینمت؟

با اون چشای مهربون دوباره چشمک میزنی

طپش طپش با چشمکت غزل بگم برای تو

با اتکا به عشق تو تو زندگی برم جلو

هر چی بگی نه نمیگم جونم بخوای برات میدم

هر چی می خوای بهم بگو فقط بهم نگو برو

اجازه هست بازم تو خواب بوس بکارم کنج لبات

یه شعر تازه تر بگم به یاد شرم گونه هات

نشونیتو بهم می دی...؟ تا پنهون از چشم همه

ورق ورق نامه بدم بازم برات

همیشه مهربون من نامه رسید به انتها

فقط یه چیز یادت باشه بازم به خواب من بیا


انتظار

    نظر
منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم

در چشمانت خیره شوم دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم

سر رو شونه هایت بگذارم....از عشق تو.....

از داشتن تو...اشک شوق ریزم

منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم

بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم

وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم

اری من تورا دوست دارم

وعاشقانه تو را می ستایم




عاشقت خواهم ماند

    نظر
عاشقت خواهم ماند. بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت. بی آن که بر لب آرم در دل خواهم گفت. بی هیچ سخنی گوش خواهم داد. بی هیچ اندوهی در آغوشت خواهم گریست. بی آن که حس کنی در تو آب خواهم شد. بی هیچ گرمایی کنار آشیانه تو آشیانه می کنم و فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم. می پرسند : به خاطره چه زنده ای؟ و من برای زندگی تو را بهانه می کنم