فرشته................
تو، آن فرشته ای که با آمدنت به روزگارم رنگ مهر و وفا بخشیدی
دفترچه ی خاطرات قلبم را که خالی از عشق و یکرنگی گشته بود، سرشار از
عشق و محبت کردی.
من، که در کوچه پس کوچه های این روزگار، گم گشته ای بودم ناگاه
با جرقه ی نگاه تو ، ای بهترینم ، پیدا شدم
تو، با گرمی دستانت، با لطف بی کرانت، با عشق آسمانیت، با مهربانی بی دریغت
روح زندگی را با کلام شیرینت نثارم کردی !
در جاده ی زندگی شانه به شانه روانه شدیم به سوی فردا !
به سوی فردای من و تو ...به سوی فردای ما. راه دشواری است ، اما حضور محکم و
استوارمان ، شیرینترین و آسانترین راه است برای با هم بودن و با هم ماندنمان.
زیبا، اکنون با عطر نفس هایت زندگی را معنا خواهم کرد ...با طنین صدای دلنشینت ،
روزها را شب ...و شب ها را روز خواهم کرد.
آری تو آن فرشته ای که واژه به واژه عشق و مهربانی را به من آموختی !
نازنیم ! زیباترینم ! نگارم! بهارم! حضور گرم و همیشگی ات را هزاران هزار بار سپاس
می گویم
دفترچه ی خاطرات قلبم را که خالی از عشق و یکرنگی گشته بود، سرشار از
عشق و محبت کردی.
من، که در کوچه پس کوچه های این روزگار، گم گشته ای بودم ناگاه
با جرقه ی نگاه تو ، ای بهترینم ، پیدا شدم
تو، با گرمی دستانت، با لطف بی کرانت، با عشق آسمانیت، با مهربانی بی دریغت
روح زندگی را با کلام شیرینت نثارم کردی !
در جاده ی زندگی شانه به شانه روانه شدیم به سوی فردا !
به سوی فردای من و تو ...به سوی فردای ما. راه دشواری است ، اما حضور محکم و
استوارمان ، شیرینترین و آسانترین راه است برای با هم بودن و با هم ماندنمان.
زیبا، اکنون با عطر نفس هایت زندگی را معنا خواهم کرد ...با طنین صدای دلنشینت ،
روزها را شب ...و شب ها را روز خواهم کرد.
آری تو آن فرشته ای که واژه به واژه عشق و مهربانی را به من آموختی !
نازنیم ! زیباترینم ! نگارم! بهارم! حضور گرم و همیشگی ات را هزاران هزار بار سپاس
می گویم